مهمونی خونه عمو فرزین و مهسا جون ( رفتن خونه مامان بزرگ)29 مهر 90.
سلام پسر گلم. امروز صبح جمعه بلند شدیم و بابا رفت نون تازه گرفت و صبحانه خوردیم و مشغول اماده شدن برای رفتن به مهمونی بودیم,اخه خونه عموی مامان ,عمو فرزین و مهسا جون دعوتیم. تو هم قرار شد که بری خونه مامان شهنار و با بابا بزرگ و عموبابک و بهداد باشی. چون مهمونی ظهر بود و وقت خوابت بود قرار شد که بری پیش مامانی . که تا عصری بودی و کلی بهت خوش گذشته بود و بازی و کباب خورده بودی و ... تا من و بابا اومدیم دنبالت که با تیپ جدیدت اومدی و چه عروسکی شدی عزیزم. من و بابا هم رفتیم خونه عمو فرزین و مهسا جون و مامان ملک هم بود و جای تو خالی بود. به ما گفتند : پس دانیال کو ؟ و ما هم توضیح دادیم و تا عصری دور هم بودیم...
نویسنده :
مامان گیتا
11:50